متن مداحی/مولودی
عبد گنهکارت دلش بیقراره؛ بندت به غیر از تو کسی رو نداره
خدایا از بس که مهربونی تو؛ دلیل این اشکامو میدونی تو
عمر داره میشه تباه خدایا ببخش!
خستم از بار گناه، خدایا ببخش…
هر بار صدات کردم؛ به دادم رسیدی
حاجت روام کردی، بدیمو ندیدی
به این عبد بی مقدار و ناقابل؛ نظر کن جان آقام ابوفاضل
از همه تشنه ترم خدایا ببخش؛ جان سقای حرم خدایا ببخش
دامن کشان رفتی، دلم زیر و رو شد
چشم حرامی، با حرم رو به رو شد
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم؛ منو تنها نگذار ای علمدارم
آب به خیمه نرسید؛ فدای سرت